امیرحسین

ساخت وبلاگ

من یک عمه ام.....

عمه نیستی که بدانی وقتی خبر پدر شدن برادر را میشنوی روح تازه به جانت می آید و دلگرم میشوی. 
عمه نیستی که بدانی وقتی برادرزاده ات میخندد، 
دندانش نیش میزند، حرف میزند، راه میرود و قد میکشد،
تو میمانی و یک دنیا عشق به لحظه لحظه هایش. 
عمه نیستی که بدانی وقتی برادرزاده ات با صدای شیرینش صدایت میکند، درست همان وقتی که میگوید: "عمه" هر بار ته دلت از جا کنده میشود، انگار عاشقی.
گویی عشقی شیرین تر از عمه به بچه ی برادر نیست. 
عمه نیستی که بدانی، غم برادرزاده آتش به جانت می کشد، پیرت میکند و خرمن خرمایی رنگ گیسوانت را سفید. آنقدر که مجبوری زیر تلی از رنگ های شیمیایی پنهانشان کنی که ندانند غمت را. 
حاضری جانت را بدهی برای یک لحظه لبخند از ته دلش

دل نوشته های من برای تو...

ما را در سایت دل نوشته های من برای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsweetlovee7 بازدید : 139 تاريخ : يکشنبه 11 ارديبهشت 1401 ساعت: 4:24